در ابتدا به نظر می رسید مقتول از دست ضارب خود فرار کرده و یا به نوعی جلوی ضربات را گرفته است. اما اولین ضربه به قسمت بالای سر او وارد می شود و باعث ایجاد زخم سطحی می شود. اما زمانی که مقتول برای فرار به ضارب پشت کرد، به سرعت دو ضربه مهیب به او اصابت کرد. یکی از ضربه ها به لاله گوش و ضربه دیگر به پشت گردن او اصابت کرد. در نهایت آخرین ضربه به مردی خورد که تا آن زمان خسته و درمانده بود و احتمالاً صورتش پایین بود. آخرین ضربه او را بلافاصله کشت.
شواهد موجود که نشان دهنده خشونت و بی رحمی بالای قاتل است، از انگیزه نسبتاً پیچیده او خبر می دهد. با این حجم از وحشیگری و جنون، قاتل مصمم شد که مرد را بکشد. تحقیقات جدید نشان میدهد که همه زخمها ناشی از یک سلاح لبهدار بوده است. این سلاح به احتمال زیاد یک شمشیر فولادی بلند است که در آن زمان در ایتالیا بسیار رایج بود. موقعیت زخم ها نیز نشان می دهد که تمامی ضربات توسط یک نفر به مقتول وارد شده است.
با وجود تمام یافته های جالب، بازرسان موفق به کشف هویت مقتول نشدند. با این حال، مکان خاص مقبره این امکان را فراهم می کند که قربانی یکی از اعضای خانواده ثروتمند و با نفوذ د چیتیگلیو، سازندگان کلیسای سن بیاجیو، بوده باشد.
زخم التیام یافته قدیمی روی پیشانی قربانی نشان می دهد که او احتمالاً یک جنگجو بوده و در جنگ های زیادی شرکت داشته است. در این میان شانه راست او به گونه ای پیشرفت کرده است که نشان می دهد از سنین پایین به استفاده از کمان و تمرین تیراندازی با کمان عادت داشته است. همچنین این احتمال وجود دارد که مقتول یکی از کسانی بوده باشد که همیشه برای تفریح شکار می کرده است.
محققان با بازسازی صورت قربانی، تأثیر ضربات شمشیر بر روی بافت های نرم سر او را نیز مورد بررسی قرار دادند. به این ترتیب محققان توانستند شدت تبخال روی مرد را مشخص کنند. کارولین ویلکینسون، مدیر آزمایشگاه بازسازی صورت در دانشگاه جان مورز لیورپول در بریتانیا، که در آخرین تحقیقات شرکت نداشت، یافته های تحقیق جدید را “فوق العاده” خواند و دکتر تزی و همکارانش را به دلیل استفاده جالب از پزشکی قانونی پیشرفته تحسین کرد. روش های علمی
ویلکینسون و تزی هر دو تاکید می کنند که بازسازی چهره اجساد باستانی می تواند جنبه های انسانی را به افرادی که صدها و هزاران سال پیش مرده اند بازگرداند، به طوری که آنها دیگر فقط نمونه های آزمایشی نباشند. دکتر تزی با اشاره به این موضوع اذعان می کند: قطعا دیدن چهره و چشم های یک جوان بیشتر از نگاه به جمجمه احساسی است.
تحقیقات اخیر به خوبی نشان داد که می توان از روش تحقیق چند رشته ای برای حل مسائل تاریخی استفاده کرد. باستانشناسی، پزشکی قانونی، سوابق تاریخی و گمانهزنیهای قانعکننده همگی برای بازسازی توالی وقایع یک پرونده سرد ۷۰۰ ساله گرد هم آمدند.