در مورد شاتل کلمبیا، مدیران شاهد فروپاشی فوم مخزن خارجی در بسیاری از پرتاب های قبلی بودند. اما او هرگز آسیب جدی به شاتل فضایی وارد نکرده بود. پس چرا این بار باید مشکل داشته باشد؟ اگرچه نگرانیهایی در مورد تصادف فوم در آخرین پرواز کلمبیا وجود داشت (مهندسین رده پایین ناسا سه بار درخواست تصاویر ماهوارهای وزارت دفاع آمریکا از یک شاتل بالقوه آسیب دیده در فضا را داشتند)، مدیریت ارشد هرگز به آنها توجه نکرد. رونوشت جلسات تیم مدیریت ماموریت کلمبیا به ریاست لیندا هامنشان داد که عملاً در این مورد بحثی صورت نگرفته است.
در نتیجه، آسیب مرگبار به بال چپ مدارگرد زمانی که برای نجات هفت فضانورد دیگر خیلی دیر شده بود، کشف شد. فاجعه شاتل فضایی کلمبیا سومین حادثه مرگبار انسانی در تاریخ آژانس فضایی آمریکا بود.
پژواک تاریخ
حادثه کلمبیا سومین تراژدی از این دست برای هفلین بود. بلافاصله پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه مرکزی اوکلاهاما در رشته فیزیک و ریاضیات، در سال 1966 در میان هیجان برنامه آپولو به ناسا پیوست و به گروهی پیوست که بر روی ساخت و آزمایش سیستم های بازیابی آب برای فضاپیمای آپولو کار می کردند.
یکی از کارهایی که هفلین در آن تابستان انجام داد، آزمایش زمینی برای تعیین مدت زمان باز کردن دریچه در فضاپیمای ماژول فرماندهی آپولو در مواقع اضطراری بود. ابتدا باید دریچه داخلی باز می شد که تنها پس از کاهش فشار کابین امکان پذیر بود. در غیر این صورت فشار بیشتر داخل کابین مانع از باز شدن سوپاپ می شد.
وین کونزناظر هفلین خلبان هلیکوپتری بود که عملیات بازیابی فضاپیمای مرکوری را رهبری می کرد. آلن شپرد در سال 1961 این مسئولیت را بر عهده داشت. در طول برنامه آپولو، کونز، به عنوان مدیر ارشد برنامه بازیابی آپولو، نگران این بود که چقدر طول می کشد تا خدمه از کپسول خارج شوند. در نتیجه، او از چند نفر از اعضای تیمش، از جمله هفلین، خواست تا مدل باکیفیت فضاپیمای آپولو را تحت فشار قرار دهند تا بفهمند چه مدت طول میکشد تا فشار داخل کپسول به اندازهای کاهش یابد که دریچه داخلی را خارج کند و سپس شیر مکانیکی بیرونی را باز کنید. نتایج آزمایش نشان داد که چند دقیقه طول کشید تا فضاپیما به اندازه کافی فشار را کاهش داد تا دریچه ها باز شود و فرار کند.
نگرانی کونز چند ماه بعد، در 21 ژانویه 1967 تایید شد. هنگامی که در حین آزمایش زمینی کپسول آپولو، آتش سوزی در اکسیژن خالص داخل فضاپیما و خدمه فضاپیما از جمله گاس گریسوم، اد وایت و راجر چفی منجر به مرگ شود. آنها زمان کافی برای باز کردن دریچه های سنگین کپسول را نداشتند.
برای بازگرداندن برنامه آپولو به مسیر اصلی، چندین تغییر در طراحی فضاپیمای آپولو ایجاد شد. از جمله ساده سازی قابل توجه در طراحی شیر و مراحل باز کردن آن.
برای هفلین جوان، حادثه «آپولو 1» درس های سختی به همراه داشت. او میگوید: «تا خیلی بعد، من متوجه نشدم که واقعاً چه کار میکنم. “من فقط به اندازه کافی سوال نپرسیدم.” در آن زمان، او به سادگی همان کاری را انجام می داد که سرپرستش از او می خواست. تنها بعداً متوجه نگرانی کونز در مورد زمان خروج از کپسول شد و اگر مدیران ارشد به آنها توجه می کردند، شاید می شد جان سه نفر را نجات داد.
پژواک های بیشتر
دو دهه بعد، پس از سالها پیشرفت در ناسا، میلت هفلین شغلی را که دوست داشت به دست آورد: مدیر پرواز. در اوایل سال 1986، در طی ماموریت یک هفته ای شاتل فضایی کلمبیا به فرماندهی رابرت گیبسونهفلین به عنوان افسر ارشد پرواز خدمت کرد. در این پرواز دو فضانورد نام بردند چارلز بولدن و بیل نلسون حضور داشتند که بعدها رئیس ناسا شدند. ماموریت STS-61-C به خوبی پیش رفت و با فرود شاتل در 18 ژانویه به پایان رسید.
ده روز بعد، هفلین در مرکز عملیات در کنترل ماموریت بود. او که به تازگی بر یک پرواز شاتل نظارت کرده بود، فقط به عنوان یک ناظر علاقه مند برای تماشای پرواز بعدی شاتل آمده بود. شاتل فضایی چلنجر در یک صبح سرد از فلوریدا به پرواز درآمد. اما مدارگرد تنها 73 ثانیه پس از پرواز در 14 کیلومتری بالای اقیانوس اطلس متلاشی شد و هفلین و سایرین در اتاق را شوکه کرد.