چند روز دیگر نیم سال از عصر نیمه تاریک اینترنت در ایران می گذرد. تجربه 6 ماه اختلال، محدودیت و موج عظیم فیلترینگ شبکه های اجتماعی نشان داده است که فیلترینگ و بسته شدن این شبکه ها تاثیری در ایجاد آرامش در کشور و امنیت شبکه های اجتماعی، سایت ها و خدمات آن نداشته است. با فیلتر شدن این شبکه ها از دسترس خارج شد. پلتفرم ها نیز ارائه نشده است.
این آرامش و امنیت پیش از این با فیلتر تلگرام در سال ۱۳۹۶ به دست نیامده بود و ۹ سال پیش که توییتر و فیس بوک از دسترس کاربران دارای IP ایرانی خارج شد، وضعیت اجتماعی و سیاسی کشور را درست نکرد.
اگرچه در هر موج اعتراضی که از سال 88 تا کنون به راه افتاده، سونامی محدودیت ها نیز به راه افتاده و کاربران اینترنت و شبکه های اجتماعی را از بخشی از امکانات موجود در فضای مجازی محروم کرده است، اما مسئولان کشور هنوز این کار را نکرده اند. با اعتقاد به اینکه راه حل، مواجهه با بحران محدود کننده و مسدود کننده نیست و اتفاقاً این اقدامات بحران را تشدید می کند. زیرا محرومیت مردم از دسترسی به اینترنت، سلب بخشی از حقوق شهروندی آنان است که می تواند خشم و نارضایتی را افزایش داده و آتش اعتراضات را شعله ور سازد.
بحران ادامه دارد
اگر راه حل تامین امنیت و آرامش کشور محدود کردن فضای مجازی و از دسترس خارج کردن شبکه های اجتماعی بود، بیش از یک دهه و حداقل در اعتراضات اخیر موجی از اعتراض در کشور به وجود نمی آمد. پس از فیلتر شدن اینستاگرام، واتس اپ و گوگل پلی. و بسیاری از پلتفرم های بین المللی دیگر، اعتراضات در کمتر از یک هفته به پایان می رسید.
نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه در پنج ماه اخیر اتفاقات دیگری رخ داده و فضای جامعه را ناامن کرده است. آخرین مورد از این موارد ناامن مسمومیت سریالی دانش آموزان در سراسر کشور است که هفته ها از آغاز آن می گذرد و نه تنها سلامت روان دانش آموزان و خانواده های آنها، بلکه آرامش کل جامعه را برهم زده و امنیت عمومی را مختل کرده است. .
همه اینها در شرایطی است که دیگر نه فیس بوک و توییتر بدون فیلتر و محدودیت برای تحریک مردم به اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در دسترس است و نه تلگرام بدون نیاز به VPN و پروکسی برای اعتراض به اوضاع نابسامان اقتصادی و معیشتی قابل دسترسی است. . باشد – همانطور که برخی معتقدند در ژانویه 2016 بود – یا زمینه را برای حمله تروریستی به مجلس (در سال 2016) آماده کرد.
اکنون آخرین پلتفرم های بین المللی پرطرفدار که تا شهریور ماه سال جاری از تیغه فیلتر در امان بودند نیز از دسترس کاربران داخل ایران خارج شده اند و اگر تقصیر پلتفرم های بین المللی درست بود تا امروز باید مشکلات و امنیت کمتر می شد. به کشور بازمی گشت
محمدجواد آذری جهرمی وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات در کانال تلگرامی خود با اشاره به موضوع مسمومیت سریالی دانشجویان در متنی کنایه آمیز خطاب به افرادی که شبکه های اجتماعی بیگانه را عامل ناامنی در کشور می دانند، نوشت. «این روزها که شبکههای اجتماعی محدودیتهای شدیدی در اینترنت ایجاد کرده و کسبوکار و زندگی مردم را مختل کرده است؛ «گستردهترین اقدام ضدامنیتی علیه فرزندان عزیز ایران زمین و مدارس رخ داده است. معلوم نیست صاحبان این ایده های رادیکال کجا هستند.»
حدود دو ماه دیگر فیلترینگ تلگرام وارد پنجمین سال خود می شود. این پیام رسان در فروردین 1396 به دستور بیژن قاسم زاده سنگرودی بازپرس سابق دادسرای تهران فیلتر شد. قاسم زاده که دستور تعطیلی این فضا را صادر کرده بود به اتهام ارتشاء در سال ۱۳۹۸ به «انفصال دائم از خدمات دولتی و ۱۰ سال حبس تعزیری و مصادره اموال ناشی از ارتشا و پرداخت جزای نقدی» محکوم شد. وی دوران محکومیت خود را در زندان سپری کرد بیش از چهار سال از محدودیت تلگرام می گذرد و سایر پلتفرم ها نیز به سرنوشت این پیام رسان دچار شده اند.
تلگرام با دلایلی چون «اقدام علیه امنیت کشور»، «برهم زدن وحدت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» فیلتر شد و اعلام شد که چون تریبون های بین المللی در ایران دفاتری ندارند و با ما همکاری نمی کنند. ، باید حذف شوند. این دلایل با گذشت نزدیک به پنج سال از فیلتر شدن تلگرام همچنان تکرار می شود و دلیل اصلی رفع نشدن فیلتر این پلتفرم ها اعلام می شود.
اظهارات هفته گذشته سخنگوی دولت آخرین نمونه از این سخنان است: از هرگونه فعالیت سازنده، مؤثر و قانونی شرکت ها و بسترهای خارجی در چارچوب های حقوقی بین المللی استقبال می کنیم. با توجه به اینکه شرکت متا تمایلی به مکاتبه با مقامات ایرانی در این زمینه ندارد، به نظر می رسد این موضوع بهانه خوبی برای مسئولان شده است تا رفع فیلتر این پلتفرم ها را منوط به همکاری و شناسایی آنها کنند. متا به عنوان مقصر فیلترینگ. همه اینها در حالی است که از نظر قانونی امکان همکاری شرکت متای آمریکایی با ایران وجود ندارد و مقامات کشور بازگشایی اینستاگرام و واتس اپ را با شرطی مسدود کرده اند.
دستاورد فیلتر: امنیت سایبری
حامد بیدی پیش از این در چهارمین سالگرد فیلترینگ تلگرام در یادداشت «ایجاد فاجعه امنیتی بزرگ با فیلتر کردن تلگرام به بهانه ایجاد امنیت» که برای تیرازیس فایل نوشته بود، فیلتر کردن این پیام رسان را بی اثر دانسته و پرسیده بود: بعد از اتفاقات سال 2018 می توان این سوال را مطرح کرد که فیلترینگ تلگرام چقدر در رسیدن به این هدف موثر بوده است؟ آیا این مسیر و این نگاه به چیزی غیر از قطع اینترنت منجر می شود؟ آیا امروز ایرانیان به دلیل فیلتر شدن شبکه های اجتماعی پرکاربرد امنیت بیشتری دارند. ?
تجربه این سالها جوابی جز «نه» به سوال آخر ندارد. واقعیت این است که این محدودیت نه تنها باعث افزایش امنیت شده است، بلکه حداقل در حوزه امنیت سایبری شرایط را بیش از گذشته ناامن کرده است. با فیلتر شدن پلتفرمها، کاربران به ابزارهای دور زدن فیلتر روی میآورند. شهروندی که حاضر نیست عادت خود به استفاده از فضای مجازی را با دستور مسئولان و مسئولان کشور تغییر دهد، به جای خط کشی بر سکوهای مورد نیاز خود، راهی برای دور زدن محدودیت پیدا می کند. بنابراین به استفاده از VPN روی می آورد که علاوه بر کاهش سرعت اینترنت، امنیت دستگاه او را نیز به خطر می اندازد.
در ماه های اخیر، از آنجایی که VPN ها مختل شده و در دسترس نبوده اند، استفاده از ابزارهای دور زدن افزایش یافته است و اکثر کاربران مجبور به دانلود و استفاده از چندین VPN شده اند. با توجه به بدافزار بودن برخی از این فیلترشکن ها، امنیت کاربر و دستگاه وی به خطر افتاده و برای وی مشکل ایجاد می کند. راه حل این مشکل دستور خاموش کردن VPN نیست، زیرا دسترسی به اینترنت در سطح بین المللی یک نیاز حیاتی برای شهروندان هزاره سوم است.
فیلترینگ پایان بحران نیست
علیرغم اینکه سیاست فیلترینگ تهدیداتی برای امنیت به ویژه امنیت سایبری ایجاد کرده و از سوی دیگر کمکی به کاهش التهاب و بحران در جامعه نکرده است، به نظر می رسد باید این سیاست را سیاستی شکست خورده بدانیم. رشیدی کوچی در اظهارنظر اخیر خود درباره بی اثر بودن سیاست فیلترینگ نیز به این تجربیات اشاره کرد و گفت: معتقدم روش فیلترینگ درست نیست، زیرا در گذشته کارساز نبوده است.
وی اقدامات مثبت را موثرتر از اقدامات منفی مانند فیلترینگ و اعمال محدودیت دانست و با اشاره به تجربیات قبلی تصریح کرد: همیشه بر این باور بوده ام که باید گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم، چه اقداماتی انجام دادیم. در گذشته با مقوله هایی مانند فضای مجازی برخورد کنید؟ ویدیو و ماهواره را ممنوع کردیم و استفاده از ماهواره را جرم تلقی کردیم. فیس بوک، وایبر، ویچت، توییتر و غیره را بستیم، آیا جواب گرفتیم؟ شخص می نشیند و فکر می کند، اگر پاسخی دریافت نکردیم، یا آن را درست انجام نداده ایم یا روش ما درست نبوده است.»
مشاهده تداوم بحرانها در این روزها که پرمخاطبترین و پرکاربردترین پلتفرمهای فیلتر بینالمللی هستند، نشان میدهد که وقت آن رسیده است که عینک مقصر دانستن رسانهها را برداریم و مسئولیت کامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… را نشانه نگیریم. اختلال در فضای مجازی
رویکرد غالب همچنان فضای سایبری را به عنوان بحران ساز اصلی شناسایی می کند. به عنوان مثال احمد کریمی اصفهانی، یکی از اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه، موضوع مسمومیت های سریالی دانش آموزان را مشکلی می داند که فقط در فضای مجازی وجود دارد: «این مسمومیت ها اصلاً باید واقعی باشد، اینها نبوده است. اثبات شده و فقط در فضای مجازی هستند» اما بعید است حامیان این رویکرد ندانند که رسانه اساساً عاملیت ندارد و عامل بحران نیست.
رسانه ها از ابتدای پیدایش تا امروز به هر شکلی که آمدند، کارکرد آیینه ای داشتند و مسائلی را که در دنیای فیزیکی رخ می داد منعکس می کردند. البته رسانهها نیز میتوانند بر کنشها و واکنشها تأثیر بگذارند، اما تنها بازیگران بحرانزا در عرصه اجتماعی نیستند و اگر بودند، همه کشورهای جهان این امکان را داشتند که با تعطیلی و تعطیلی به همه بحرانها پایان دهند. مصادره یا فیلتر کردن و محدود کردن جهان و آوردن صلح به جهان. ارائه
اگر رسانه ها تا امروز پابرجا مانده اند و هر روز به گونه ای جدید در جهان نقش آفرینی می کنند، به دلیل این باور است که رسانه ها و نوع مدرن تر آن یعنی رسانه های آنلاین، تنها ادامه واقعی و فیزیکی هستند. فضا و نبود و شکست آنها نقطه پایان بحران هاست. نیست.