با این حال، با توجه به اینکه مواد اسکلتی تنها برای حدود 32 تی رکس بالغ از 2.5 میلیارد تی رکسی که تا به حال زندگی کرده اند وجود دارد، شانس درک شیوع بیماری آنها کم است. روچیلد میگوید: «ما در اپیدمیولوژی بیماریهای دایناسورها اطلاعات خوبی نداریم. ما فقط میتوانیم بسیاری از این بیماریها را به دوره پرمین، دوران قبل از دایناسورها ردیابی کنیم.»
همچنین بسیاری از بیماری ها هستند که اثری بر روی بقایای دایناسورها باقی نگذاشته اند و در بیشتر موارد نمی توان علت مرگ آنها را مشخص کرد. وودراف گفت: «ممکن است دایناسورهای زیادی در اثر بیماری یا سایر عواملی که ما شواهد استخوان شناسی در مورد آنها نداریم، مرده باشند.
با این حال، با پیشرفت علم، ممکن است در شناسایی سرنخ هایی که به بیماری های خاص اشاره می کنند، بهتر شویم. ایوانز می گوید: «ممکن است مجموعه ای از استخوان ها بیماری داشته باشند که به راحتی روی سطح استخوان قابل مشاهده نباشد.
هر چه بیشتر چنین تشخیص هایی داده شود، دیرینه شناسان بیشتر در مورد نحوه زندگی دایناسورها خواهند آموخت. به عنوان مثال، استئوسارکوم پیشرفته Centrosaurus Apertus احتمالاً بر حرکت آن تأثیر گذاشته است و آن را به هدف اصلی تیرانوزاروس، شکارچی برتر دوران تبدیل کرده است. اما در عوض، به نظر می رسد دایناسور با گله خود در یک فاجعه طبیعی مرده است، که نشان می دهد ممکن است توسط اعضای گله خود محافظت و مراقبت شده باشد. این یک بینش جالب و منحصر به فرد از زندگی دایناسورها است که قبلاً نداشتیم.
مزیت غیر منتظره
اما این اکتشافات می تواند به درک ما از بیماری های امروزی نیز کمک کند. روچیلد، روماتولوژیست حرفه ای پزشکی، از تجزیه و تحلیل فسیل های هادروسور برای کمک به تمایز بین استئوکندریت و استئوکندروز، دو بیماری استخوانی متفاوت اما مشابه استفاده کرد.
حتی از ایوانز برای شرکت در جلسه ای از موسسه استئوسارکوم دعوت شد که بر روی یافتن درمانی برای این بیماری ها متمرکز بود. ایوانز می گوید: «متخصصان برجسته سرطان از سرتاسر جهان بودند و من روی دایناسورها کار کرده بودم. او در مطالعه خود تومور بسیار بزرگی را دقیقاً در همان مکان تشخیص داده بود که انتظار می رفت در یک فرد مبتلا دیده شود.
به گفته ایوانز، این یافته ها به ما کمک می کند تا در مورد سن این بیماری ها فکر کنیم. در نمایشگاه انقلاب سرطان که سال گذشته در موزه علوم لندن برگزار شد، یک گچ از استخوان اصلی پای Centrosaurus Apertus که دارای استئوسارکوم بود، به نمایش گذاشته شد. کیتی دابین، متصدی نمایشگاه، میگوید: «ما میخواستیم نشان دهیم که سرطان یک بیماری مدرن یا یک بیماری خاص برای انسان نیست و به نظر میرسد دایناسورها نمونهای عالی از این هستند که سرطان برای مدت طولانی در ارگانیسمهای چند سلولی بوده است.
ایوانز امیدوار است که مقاله او پزشکان، محققان و متخصصان را تشویق کند تا با دیرینه شناسان کار کنند و منجر به اکتشافات دیگری در مورد بیماری های نادری شود که می توان در آثار فسیلی یافت. او می گوید: «چه کسی می داند که این اکتشافات ممکن است منجر به چه چیزی شود. تیم او در حال کار با گروه دیگری از محققان است که فکر می کنند ممکن است شواهدی از استئوسارکوم در یک دایناسور گوشتخوار پیدا کرده باشند.
وودراف می گوید: «تشخیص این بیماری ها در دایناسورها به ما امکان می دهد با آنها ارتباط برقرار کنیم. شما می توانید یک استخوان 150 میلیون ساله Diplodocus را در دستان خود بگیرید و با دیدن علائم عفونت ناشی از یک اختلال تنفسی، ببینید که 150 میلیون سال پیش زمانی که دالی بیمار بود، چگونه بود، همانطور که ما اکنون هستیم. احساس بدی داشت. “من فکر می کنم این شگفت انگیز است.”